برای سوریه

و خدای ما در قرآن می فرماید...

إِنَّ الَّذینَ کَفَرُوا یُنْفِقُونَ أَمْوالَهُمْ لِیَصُدُّوا عَنْ سَبیلِ اللَّهِ فَسَیُنْفِقُونَها ثُمَّ تَکُونُ عَلَیْهِمْ حَسْرَةً ثُمَّ یُغْلَبُونَ وَ الَّذینَ کَفَرُوا إِلى‏ جَهَنَّمَ یُحْشَرُونَ

مطمئن باشیدکسانی که کفر می ورزند اموال خود را هزینه میکنند تا مردم را از راه خدا بازدارند، به زودی همه را هزینه می کنند ولی برایشان مایه حسرت و مغلوب می شوند و اینان در روز قیامت به جهنم رهسپارند.

برداشت من کمترین :

آیه ، حال این روزهای این دوستان هم منطقه ی ماست (عربستان،قطر ... ) که هر چه از دارایی دارند ، خرج میکنند تا ذهن مردمان رو از راه خدا که طریق رسول الله ست دور کنند و مسلمانان رو به جان هم بندازند و حاضرند خرج جنگ افروزی دیوانگان عالم رو فراهم کنند تا بلکه ریشه حق و حقیقت خشکیده بشه ولی غافلند از ید الله فوق ایدهم .

و خدای ما در اواخر آیه ، به ما بشارت پیروزی ، و حسرت و مغلوب شدن این احماقان رو میده .

---

---

حرف اول : سوره مبارکه انفال در جزء نهم قرآن ، آیه 36
حرف دوم : سوریه خط مقدم ماست .
حرف سوم : به فرمایش رهبرم ، ما با اهل سنت برادریم ، لکن با وهابیت شمشیر ز رو بسته ایم .
حرف چهارم : قرآن ، فراموشت کرده ام .

یاد آوری

جلسه رای اعتماد که پایان گرفت ، با آرای خوبی برای پست وزارت آموزش و پرورش انتخاب شد ، خبرنگارها دوره اش کردند تا سئوال هاشون رو بپرسن ، اون وسط یکی پرسید ، آقای دکتر ، حالا که وزیر شدید چه احساسی دارید ؟

با آرامش خاصی گفت : هیچی ، تا دیروز چهار فرزند داشتم اما الان احساس میکنم ده میلیون فرزند دارم که باید به تعلیم و تربیت همشون رسیدگی کنم .





حرف اول : نخست وزیر شهید محمد جواد باهنر 
حرف دوم : طرف وزیر شده بهش میگن چه احساسی داری ، میگه فکر میکنم تا الان هیچ کاری نکردن ، کار سختی پیش رو دارم .
حرف سوم : حالا بگید شهدا افسانه نیستند . 
حرف چهارم : آرزوی سعادت و عاقبت خیر برای دولت جدید .
حرف پنجم : یــادآوری

رجایی - باهنر ، شهادتت مبـارک

 

کمی شرمندگی

زبانش زخم شده بود ، طلبه ی بود قطع نخاعی 

وسط امتحانات مرخصی می خواست ؛ گفتم " حالا چرا مشتی؟ حیفه که ؟ "

گفت : از خانواده ام خجالت می کشم که دائما بگویم کتاب رو برام ورق بزنند ، برای همین با زبانم ورق می زنم ، ولی الان زبانم دیگه زبانم زخم شده ... !

::..حرف اول : امام صادق ^{(علیه السلام)} ..::

 اگر مردم می دانستند در طلب علم چه فایده ای است ، هر آینه آنرا می طلبیدند ، گرچه در راه آن خون دهند یا در ژرفای دریا فرو روند ::..

حرف دوم : به نقل از حجت الاسلام قائد ناظری 

حرف سوم : حالا ما برا یه کنکور آدم و عالم رو به بندگی می گیریم .

جشنواره چی...

چند سالیه که همزمان با فصل تابستون ، جشنواره ی به نام "جشنواره تابستانی کیش" در منطقه آزاد کیش برگزار میشه .

 مثل جشنواره ها و سایر برنامه ها که در نقاط مختلف کشور همزمان با فصل گرما برگزار میشه ولی با این تفاوت که همه ساله جشنواره کیش مورد توجه صدا و سیما قرار گرفته و یک برنامه ویژه در یکی از بهترین ساعات پخش به این جشنواره اختصاص داده میشه .

و ما باید شاهد تعریف های سفارشی از طرف مجری برنامه در خصوص منطقه کیش و حضور خواننده ها و بازیگر های باشیم که به گفته خودشون عاشقِ کیش و این جشنواره هستند و از اینکه الان خوشحال هستن باید خوشحال بشیم ،.

و جالب تر هم اینه که مجری راه می افته تو خیابون از مردم میپرسه که الان راضی هستن اومدن کیش ، کیش خوش گذشت ، و سایر سئوال های بی خودی دیگه .

و طوری نشون داده میشه که هر کی امسال به جشنواره کیش نرسید از یکی از مهمترین نیاز های بشری عقب افتاد .

حالا من موندم این دیالوگ ها که بین مجری و مهمانان برنامه ردُ بَدل میشه چه به درد ما میاد، مثلا حالا مجری طوری داره با مهمون برنامه صحبت میکنه که انگار بقیه هویج اند و دارن از دل و قلوه دادن بین این عزیزان لذت میبرن .

حرف اول : البته شاید من خیلی پرتم که با این برنامه حال نمیکنم

حرف دوم : اگه یه جشنواره تابستونی تو زابل یا قائنات یا سایر نقاط خشک برگزار بشه این عزیزان بازیگر خوش تیپ باز با کله میان ... انشاالله که میان!!!

یه توصیه ...

سلام ...

چند روزی پیش شروع کردم به خوندن کتاب کوچه نقاش ها ؛

 با توجه به شخصیت انتخاب شده (سید ابوالفضل کاظمی) که زندگی پر از نقشی رو سپری کرده ، در مطالعه کتاب از وجود فضای یک رنگ خبری نیست و در گذر های کتاب این شما هستید که منتظرید ادامه داستان رو از زبان راوی بشنوید ...
کتاب ، داستان زندگی بی آلیش انسان ها صاف و دوست داشتنی ست .
این کتاب داستان رزمنده های جنوب تهران با روحیه های خاص همان محله ها و حضورشان در جبهه و راه اندازی یک گردان بنام " میثـم " است ، که رفاقت ها و پهلوانی ها را به میدان جنگ آورده و معنی واقعی رفاقت و مشتی گری رو نشان می دهند .

حرف اول : حقیر کتاب رو در 2 روز تموم کردم ( پس بی خیال نشید )
حرف دوم : هنوز از نحوه پایان کتاب دلگیرم .
حرف سوم : قبلا راوی رو در هیات جنوب تهران دیده و از شیوه کلامش هم لذت برده بودم .

حرف چهارم: بابت تیتر معذرت.

پروژه پل صــدر

با اجازه دوستان مهندسی عمران ...

هر پروژه عمرانی قاعدتاً از قسمت های مختلفی بنا به نوع پروژه تشکیل میشه ، و هر کدوم وظیفه خاصی در تکمیل پروژه بر عهده دارند ( خاکبرداری ، مقاومت ، لرزه ، مصالح و ... )

حالا جالبه این روزها اگه از مسیر بزرگراه شهید صدر تهران عبور کنیم با واحد جدید دیگه ی  به موازات سایر قسمت ها هم روبرو میشیم که در کنار پروژه به کار خودش مشغوله.

"واحد تبلیغات پروژه " رو میگم  که به نصب بنر و پیام های در خصوص مناسبت ها و اتفاقات جاری کشور می پردازه .

به عنوان نمونه اگه این روزها از این محل عبور کنی با تابلو نوشته و بنرهای روبرو میشی در خصوص مقام و منزلت حضرت زهرای مرضیه (س) ، که نصبش بر عهده واحد تبلیغات پروژه ست .

شاید و به احتمال صحیح ، درستش هم همین باشه ، مهندس ایرانی حتی اگه بخواد پل ، سد یا هر سازه دیگه ی رو مهندسی کنه ، یادش نمیره که  یک مسلمان مهندسه .

و چقدر قشنگه که در همه امور به یاد اهل بیت (علیهم السلام) هم باشیم.

حرف اول : .... پاکش کردم

حرف دوم : شادی روح مهندس حسام خوشنویس صلوات 

حرف سوم : تبلیغاتی هم نبود.

شیطان پرستی

در میان گمراهان این فرقه­ها حضور زنان نیز قابل مشاهده است و از این رو تبیین و نقد عالمانه عقاید و آداب این گروه ها جهت جلوگیری از رشد و نفوذ آنان ضروری است. پژوهشی که هم اکنون پیش روی شماست به روش استنادی و با توجه به منابع کتابخانه ای و اینترنتی سامان یافته است.