پیاده رو ...

محلی برای پیمودن ، ماندن نـَــه

محلی برای پیمودن ، ماندن نـَــه

پیاده رو ...

پیاده رو محل گذر است
توقف در آن جایز نیست
اگر بمانی ، مانده در جهلی
و اگر بروی ، ماندگاری
پیاده ها رفتند تا ما بمانیم
حالا پیاده روهایمان گرفته نامشان
--------------------------
برای سردار جاوید الاثر حاج احمد متوسلیان و سه دلیرمرد
همراهش که در غمگین ترین روز تابستان 1361 (14 تیر ماه)
مسافر شهر زیتون شدند و از گرد راهشان خبری برایمان
نیامد ، صلــواتی هدیه فرمایید
--------------------------

پیام های کوتاه
قاب عکس

 پیامبر اعظم 0

آخرین مطالب

عمارنامه : نجوای دیجیتال بصیرت با دیدگان شما AmmarName.ir

رُفقا

ولی امر مسلمین

زیر باران دوشنبه بعدازظهر
اتفاقی مقابلم رخ داد
وسط کوچه ناگهان دیدم 
زن همسایه بر زمین افتاد

قبلاً این صحنه را... نمی دانم 
در من انگار میشود تکرار

۹ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۲۳ فروردين ۹۲ ، ۱۱:۲۱
مصطفی ...

صرفاً جهت اطلاع خودمون ...

در این اوضاع احوال که به هر علتی بیشتر به خودمون فکر میکنیم ، از فرصت اردوی راهیان نور و همنشینی با شهدا یه استفاده کنیم و یه تلنگری هم به خودمون بزنیم .

حاج احمد متوسلیان در جمع رزمندهای لشگر حضرت رسول (ص) در پادگان زبدانی دمشق در سخنرانی مهمی که داشتند در یه قسم از سخنرانی می فرمایند  : " ما این  مرزهاى جغرافیایى را که در بین ممالک اسلامى علم کرده‏ اند، هرگز قبول نداریم. "

مطمئناً نظر حاجی هم دخالت در امور سایر مللل اسلامی نبوده ، بلکه در راستای فرمایش نبوی (ص) که مسلمانان را نسبت به امور هم متذکر میشوند ، بوده ، اینکه ما در مرحله اول مسلمانیم و در زیر چتر بزرگ اسلام قرار داریم و باید هم نسبت به هم رئوف و حساس باشیم ،

حالا چند صباحیست برای بعضی از برادران و خواهران ما در فلسطین ، لبنان ، میانمار، سوریه و ... مشکلاتی رقم خورده ، و ما بی تفاوت از کنارشان هر روز را صبح میکنیم ...

و در بعضی اوقات هم ناراحت و نگران کمک های کشورمان  به آنانیم ، (خدا از سر تقصیرمان بگذره ) .

اندک وظیفه ما نسبت به خانواده خودمان ، دعــا در حق شان و آرزوی نصرت است .

فراموش نکنیم خواهران و برادرانمان.

دل گفت : حاج احمد بزرگ بود ، نه فقط بخاطر پاوه...




نقل قول 


۱۶ نظر موافقین ۵ مخالفین ۰ ۱۶ فروردين ۹۲ ، ۱۵:۲۳
مصطفی ...

حمـاسـه ؛ 

در لغت نامه دهخدا اینگونه گفته اند که عبارت است از دلیری کردن ، شجاعت نمودن و شعر حماسی هم نوشته اند.

حماسه گونه ای از متون است که به توصیف اعمال پهلوانی و افتخارات و بزرگی های قومی و فردی می پردازد.

 اسطوره شناسان هم اینگونه معنی کرده اند که عبارتست از نوعی داستان ها که شخصیت اصلی با پهلوانان و قهرمانانی است که کارهای خارق العاده انجام میدهند .

در ایران نمونه هایش زیاد آمده ؛ بزرگترین آن شاهنامه فردوسی ست، حتی نیم صفحه ی باقیمانده در خصوص آرش کمانگیر هم از آن جمله است .

در زمان ما هم به وقایعی گفته اند ، از جمله حماسه آزادسازی خرمشهر ، حماسه نه دی و ...

در تعریفی که در ابتدا بیان شد ، آمده بود که کار و شخصیت اصلی در حماسه با پهلوانان و قهرمانان است ، یعنی افرادی خاص و دارای ویژگی های فردی ...

و حالا رهبر انقلاب سال 92 را به سال " حماسه سیاسی و حماسه اقتصادی " نامیدند ، با مروری دوباره بر تعریف حماسه این تلنگر به وجود می آید ، که خواسته ایشان چیست ؟ تصویر ایشان از حماسه چیست ؟ 

اما اندک تاملی نشان میدهد که ایشان با روشن بینی خاص و تصویر درست از اموری که هم اکنون هم میتوان برای سال 92 تصور کرد ، این نامگذاری را انجام داده اند و از حالا به ملت اعلام نموده اند برای ایجاد حماسه بیدار باشید ، حماسه ای در پیش داریم بزرگتر از آنچه فردوسی برای رستم سرود ، این بار فقط مردم ایران نیستند که حماسه فردوسی را بخوانند ، بلکه بسیاری از ملت های مسلمان و مستضعف چشم به ما دوخته اند تا به خروش آیند و اعلام کنند ، حماسه ای میخواهیم زجنس حماسه ایران ...

چرا که اسلام تنها راه نجات و سعادت است و می توان با توکل به خدا و ولایت پذیری ، قهرمانی شد بزرگتر از افسانه ها ...


      دل نوشت : ما قهرمانیم ، همه مردم ایران 

باز نشر در : حرف تـو

                                        نقل قول                

۲۴ نظر ۰۵ فروردين ۹۲ ، ۱۵:۰۵
مصطفی ...

از رسول خدا برایش نامی خواستند ، فرمود این امر با پروردگارم است ، جبرئیل نازل شد ، عرض کرد : رسول الله (ص) حق تو را سلام رساند و فرمود : " نام این مولود را زینــب بگذار " ، و او شد " محبوبه المصطفی" { مورد محبت و محبوب حضرت رسول الله (ص) }...

زینت پدر بود ، بعد از پدر هم اگر جایی به سخنرانی می پرداخت ، گویی علی (ع) است در بالای منبر مسجد کوفه .

 بسیار هوشمند و با درایت بود و مدیر عالی بحران . بحران های که یکی از آنها ریسمان عالمی را به هم می پیچید ، ولی او مانند کوهی سرشار از ایمان مقاوم.

خیلی زودتر از همسن و سالان زندگی را شروع کرد ، آنوقت که کودکی بیش نبود ، غم از دست دادن مادر بر سرش نشست ، از آنروز شد بزرگ زن خانواده علی(ع) ، تازه داشت آرام میشد که پدر و مولایش به خدای کعبه رستگاری گفت ، شده بود مادر ، پدر هم شد ، حسن (ع) هم خوب برادری میکرد ، اما اُف بر دنیا ، حسن (ع) هم زود ز دنیایش رفت ، او ماند و جانش ، اما چه کند عاشق بود ، نمی خواست حسین (ع) تنهایش را حس کند ، برایش شد پدر ، در غمش مادر ، در حمایت چون برادر ، ماندُ ماندُ ماند تا جانش رفت ،،،

تازه شکست شده بود که به پیامبری مبعوث شد ، رسالتش ، رسالت حسین (ع) ، معجزه اش قرآن خوانی حسین(ع) و یارانش همه گریه کنان حسین(ع) ...

دلنوشت : چه بگویم که قطره کی تواند صحبت از دریا کند .

۹ نظر ۲۷ اسفند ۹۱ ، ۰۹:۰۵
مصطفی ...

خدا خیرش بده استاد فرشچیان رو که طرح هاش همه دل میبرن ، بخصوص این آخری که خاص دلبره ،

 الحق که قشنگه...

حالا این وسط بعد از این طرح استاد عزیز ایرانی عده ای دارن شعر میسازن

که این ضریح به قول ما و هذا شباک به قول عرب ها رو ما ایرانی ها ساختیم ، پول دادیم و ... و فخر به عرب ،

آخه یکی نیست بگه عزیزم ، ساختید که ساختید ، اگه برا مولاست که هیچ ، اگه برا خودتون ساختید بذارید

کنار اتاق خونه خودتون

و اینقدر عرب ، عجم نکنید ، یه دوست عربی داشتم حرف دلی قشنگی میزد ،

میگفت " بچه شیعه از خون امام حسین بدنیا میاد " حالا با این وصف خدایی جا داره بین خودمون عرب ، عجم کنیم.

دل نوشت : دلم برا ضریح حسن تنگ شده...




۲۳ نظر ۱۷ اسفند ۹۱ ، ۰۰:۰۲
مصطفی ...

دنیا چنــد ؟

یادت بیاد قبل از سال 57 !!!
کاسب حبیب خداست ، حبیب جون ، حبیب بمون ؛
خدا امام روح الله رو رحمت کنه ، قشنگ فرمود ، قریب به مذمون که شما (بازاری ها ) مدیون مردمید ، اگه الان راحت به معامله و کسب و کار مشغولید ، این مردم بودن که شما رو به اینجا رسوندن ؛ 
این چند وقته که فیلم کلاه پهلوی پخش میشه( خوب یا بد ، من الان بحثم چیز دیگست ) ، بیشتر مفهوم این جمله رو درک میکنم ، دولت( رژیم شاه) در جهت غصب ثروت سمسام (نقش ارباب فیلم ) به او تهمت میزنه ، و راحت میتونه اموالش رو غصب کنه ...
حالا حکایت این کاسب های ماست ، یادشون رفته اگه این مردم نبودن ، این امنیت بازار رو نداشتن تا هر روز بر دارای هاشون اضافه کنن ، 
صحبت از اینه که اگه صادر کنم بیشتر در میارم ، آخه از خدا بی خبر ، اگه انقلاب نبود که نمیتونستی کارخونه بسازی که بخوای صادر کنی ، بعد دلار هم بگیری ...
یه کم انصاف حبیب ...

دلم میگه : مردم مومن اند.




۳ نظر ۰۹ اسفند ۹۱ ، ۱۷:۳۷
مصطفی ...

مهندس حسام ... حاج حسن شاطری 

و نام جدیدش " شهید "

چه با اسمش می آید : مهندس شهید ، شهید حاج ...

او هم مثل خیلی از آدم های دیگری بود که در کنار ما میزیست ، نه از فضا و نه از دنیای دیگر به این عالم آمده بود .

فقط راهش را پیدا کرد ، و شاید دور از ذهن نباشد بگوئیم به خاطر مهندس بودنش توانست راه را پیدا کند ، چرا که در این دوره زمونه که همه راه ها رو از نوع مادی انتخاب میکنن او راه رو چیز دیگری تفسیر کرد .

برای خدا باید رفت ، رفت تا آنجا که پایان را خودشان اعلام کنند.

۳ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۰۱ اسفند ۹۱ ، ۱۷:۵۰
مصطفی ...

ساعت 10 شب ، شبکه یک :

خبرش رو زودتر خودنده بودم ولی فیلم رو ندیده بودم ، 

آقا داشت با مردم خودش حرف میزد ، خودشون تو سخنرانی فرمودند"من براى مردمِ خودمان حرف میزنم" . وقتی آقا این حرف رو زد بیشتر حواسم رو جمع کردم  ، انگار میخواستند دوباره موضوع مهمی رو بفرمایند ،،،

شروع فرمودند : "جمهورى اسلامى اقتدار خود را از خود این ملت به دست آورده است " تو دلم این جمله رو رد کردم که اقتدار خود شمایی آقا جان ..

تا اینکه به ماجرای های اخیر مجلس و قم رسیدند ،

ادامه دادند : "بنده‌ى حقیر هم از دو جهت ناراحت شدم: هم خودم در مقابل این قضایا احساس تأثر میکنم؛ هم به خاطر ناراحتى مردم " ، باز آقا حواسش مثل همیشه به مردمش بود ، مردمی که به بیان ایشون روز 

 22 بهمن حماسه آفریدند ،،،

اما دلمون گرفت وقتی دوباره مسئولین کاری کردند که آقا غصه خودره ، از اول انقلاب تا امروز هر  زمان که دل رهبرمون شکسته روبروش اشتباه مسئولین بوده (قطعنامه ، سال 78 ، سال 88 و ...) ،

تا کی ما باید شاهد باشیم این اقایون مسئول با این اشتباه هاشون دل عزیز ما رو به درد بیارن ، ایکاش این آخریش باشه ... ( و چه خوب حقش رو ادا کردند مردم تبریز با صدای گریه هاشون تو دیدار ) 

دل نوشت : ما که اهل کوفه نیستیم ، آقا جان

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۹ بهمن ۹۱ ، ۱۵:۴۴
مصطفی ...

 این نوشته هیچ ربطی به نوع درس یا تخصصم نداره ولی یه نظره یا یه دَرده ...
نمیدونم چرا ما همیشه خودمون رو میبینم ، به اطراف نگاه نمیکنیم ، همسایه ها از یادمون رفتن ، خوبی فقط برا ما باید باشه و ... (از این مدلها )
چرا مردم بی دین ژاپن باید به دولت بگن ازشون بیشتر مالیات بگیره تا سونامی جبران شه ؟
چرا مردم اروپا عادت دارن سرمایه گذاری کنن ولی در بازار و تولید کارخونه یا کشاورزی ؟
چرا آمریکایی ها به دنبال راه اندازی صنایع اند ؟
و چرا های این شکلی ...
ولی سرمایه دار های ما دوست دارن پول هاشون رو ببرن بانک ، یا سکه بخرن ، اگه صرفید دلار هم بخرن !!!

چرا ما دوست داریم در اوضاع احوال سختی مردم ، فقط خودمون رو نگاه کنیم ، یادمون بره همسایه ها 
اقتصاد یعنی چی ؟  یعنی تو جمع کن ، حتی اگه بقیه بدبخت شدن ؟


اگه این بود پس چرا میگن ، اقتصاد اسلامی هم داریم ..
خوب یکی نیست بگه آقا اون ها دارن اقتصاد اسلامی رو رعایت میکنن ، ما اقتصاد بزن ، ببر ، خوش باش ...


دل نوشت :اقتصاد اسلامیم آرزوست 


۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۹ بهمن ۹۱ ، ۱۱:۲۲
مصطفی ...

قدم قدم با ادیان شناسی ؛

بخش 2 :

علل گرایش به دین :

1- حقیقت جویی ، صداقت طلبی ، انظباط گرایی فردی و اجتماعی ، آزادی خواهی ، هویت یابی

2- گرایش بشر به قدسی شمردن بعضی از امور .

3- آشنایی با عالم دیگر .

4- آرامش روحی رسیدن و حفظ محیط روحانی در دوران حیات.

{ادامه دارد}


۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۸ بهمن ۹۱ ، ۱۵:۲۴